کد مطلب:173015 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:165

مبارزه با تحریفات
تحریف یك مكتب بدترین خطر برای آن است و بدترین انواع تحریف این است كه رهبران و سیاستمداران آن مكتب برخلاف احكام و دستورها عمل كنند و در عین حال رفتار خود را مطابق قوانین و تعالیم آن مكتب بدانند. این خطر بزرگ در زمان امام حسین علیه السلام از سوی دستگاه حكومت اموی اسلام را تهدید می كرد.

اگر امام حسین علیه السلام قیام نمی كرد و دست به افشاگری نمی زد، دیری نمی پایید كه از اسلام جز نامی باقی نمی ماند. حكومت ستمگر یزید در پی تباه كردن چهره ی نورانی اسلام و زحمات طاقت فرسای پیامبر و مسلمانان صدر اسلام و خون شهدا بود. او با تظاهر به اسلام، ارزش های آن را زیر پاگذاشته بود، اما همچنان خود را خلیفه ی خدا و رسول می دید این عمل در دراز مدت، سبب تباهی و


رضای الهی است. بر این اساس است كه در آغاز حركتش در حرم جد بزرگوار خویش با پروردگار چنین راز و نیاز می كند.

اللهم انی احب المعروف و أنكر المنكر و أنا اسألك یا ذالجلال و الاكرام بحق القبر و من فیه الا اخترت لی ما هو لك رضا و لرسولك رضا؛ [1] .

خداوندا، تو خود بهتر می دانی من نیكی را دوست دارم و پلیدی را ناپسند می دانم. ای خداوند شكوه و كرامت، تو را به این قبر و صاحب آن سوگند كه ما را به آنچه پسند تو و پیامبرت در آن است هدایت فرما.

امام در حضور جد بزرگوارش از خداوند می خواهد او را به راهی هدایت كند كه خشنودی اش در آن است. اگر رضایت الهی باشد، همه حوادث، هر قدر هم سنگین باشد، برای او سهل و آسان و همه تلخی ها شیرین و گواراست. بر این اساس، وقتی همه عزیزان و یارانش را از دست می دهد و خود نیز با بدن مجروح و قطعه قطعه در گودال قتلگاه می افتد دل به معبود می سپارد و عرضه می دارد:

الهی رضا بقضائك، تسلیما لأمرك، لا معبود سواك، یا غیاث المستغیثین؛

خداوندا! من، به حكم و قضای تو راضی ام و در برابر تو تسلیم هستم و جز تو معبودی ندارم، ای پناه بی پناهان.

این همان اخلاص، عرفان، عشق به خدا و فنای فی الله است كه با وجود آن انسان جز او نمی بیند و جز او نمی شناسد. امام علیه السلام در عالی ترین نقطه ی این عشق مقدس و در اوج اخلاص و عرفان قرار دارد و قیامش برای رضایت خداست.



[1] بحارالانوار، ج 44، ص 328.